سَـردتـر از هَميشـه استـــ
دَستانـَــم
نِگاهَـــم
و
قَلبـَــم
ز ِمستـــانــي شُــده امــ
کِـــه اِنتــظار هَيـــچ بَهــــاري را نِــمي کشـــد...
.: ســ ـــکـــ ــــوتـــــ تـــ ــــلـــ ـــخ :.هـــ ــــر چــ ـــقـــ ــدر مـ ـــیــ ــخـــ ــوای بـــُـ ـــر بــ ـــزن … مــــ ـــن هــ ــمـــیـــشــ ــه آس مــ ـی مــ ــونـ ــم …. ! |
سَـردتـر از هَميشـه استـــ
يک روز ميرسد که يک ملافه ي سفيد پايان ميدهد به من . . .
به شيطنت هايم . . .
به دلتنگي هايم . . .
به خنده هاي بلندم و به بغض هايم . . .
روزي که با ديدن عکسم بغض ميکني و ميگويي :
ديوونه دلم واسه مسخره بازيهات تنگ شده . . .
پاشو . . .
گاهی آنقدر مزخرف می شوم ، که برای دیگران قابل درک نیستم ! حتی عزیز ترین کسم را ، از خودم می رانم ! در آن لحظه در دلم آرزو دارم او بگوید : می دانم دست خودت نیست ، درکت می کنم !
به محضِ اینکه احساس کردین غرورتون بازیچه کسی شده ، کوله بارِ آرزوهاتونو بردارین و بزنین به چاک ! داغِ زانو زدنتون رو به دل هر کی که با غرورتون بازی می کنه بزارین !
دیگر نمی خواهم کسی به من عادت کند. من به کسی عادت کنم. یک روز باید جدا شد. باید تنها ماند. باید شکست
گاهی وقت ها همه ی حس هایت میروند ... بعد جای خالیشان میماندت اما ...
انگار باغچه را بکنی حفره درست کنی گُل ولی نکاری ... این رفتن از مردن بدتر است صد البت ... که مردن ازت یک جنازه باقی میگذارد دستِ کم و تو زجه زدن را داری بر سر جنازه ی حس هایت و خب این آرام شدن دارد در پی اش رفتن اما حکایتِ دیگری دارد ... حکایتی سوای حکایاتِ درد روتین و کلیشه شده ی این حوالی ... زخم ِ رفتن ناسور میشود لامذهب این که تو بمانی، بی هیچ حسی، بی حتی جنازه ای از احساساتت سرمایش زیاد است ... سگ لرز دارد پشتش اینکه الآن ، این جا، این ساعت، تو خالی باشی از تمام احساساتِ خوب و بدِ دنیا ... یک عالم معنی دارد ... و حرف و حرف ... و درد ... و چاره هم که هیچ ِ هیچ ...
اما
نیمه شبــــــــــی من خواهم رفت ... از دنیایی که مال من نیست ... از زمـینی که بیهوده مرا بدان بسته اند ... !
خسته ام...
مخاطب خــاص همیشه به این معنی نیست که بهترین مخاطبه ؛ گاهی به این معنیه که : میتونه حالتو بگیره خیلی خــاص . . . میتونه تنهات بزاره خیلی خــاص . . . میتونه بگه دوست ندارم خیلی خــاص . . . میتونه بگه تو دیگه کهنه شدی خیلی خــاص . . . آره میتونه خیلی خـــاص !!!
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿـــﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤـــﯿﺪ , ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
آدما نباس دوست پیدا کنن
♛ .. خُـבایـــ ـ ــ ـ ــا .. ♛
بگــــذار بگوینــــد مغـــرور استـــــ! مـــن... ازصــــرفـــ احســآسم بــــرآے کـــسـے وحشتـــ دآرمــ!
غصـــــه نخـــور !
پيــچ رو هَـــر چِــقَدر سِفـــت کُــنـــے
ادامه مطلب
بعضـــــﮯ وقتـــ ـ ــا مـجـبـورے تو فضاے بغضتــــــ بـخنـבے...
בلتـــــ بگیرهـ ولـــــے בلـگـیرے نکنـــــے...
شاکـــے بشــے ولـــے شکایتـــــ نکنـــے...
گریـﮧ کنے اما نـבֿارے اشکاتـــــ پیـבا شـטּ...
خیـــ ـ ـــلے چـیـزارو بـبـیـنے ولــے نـבیــבش بـگیـرے...
خیلــے حـرفـارو بـشـنـوے ولی نشنیـבهـ بـگـیـرے!
خیلے ـها בلتـــــو بشکنـטּ ...
و تــــــو فقــــط سکوتـــــ کنــے....
همیـــטּ
بﻌــﻀــﯽ ﻭَﻗــﺘــﺎ ﺁﺩﻡ ﺩٍﻟــﺶ ﯾــــﮧٍ ﺁﻫــﻨــﮓ
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣــﯿــﺨــﻮﺍﺩ ﯾـــــﮧ ﺟــﺎﺩﻩٍ ﺑــﯽ ﺍٍﻧـﺘــﻬــﺎ ﯾـــــﮧ ﻣــﺎﺷــﯿــﻦ ﺑــﺎ ﺑــﺎڪ پــﺮ ﻭَ ﺩَﺭﻩ ﻫــﺎﯼ ﺗــﯿــﺰ ﺗــﺮﻣــﺰﺕ ﻧـَـﮕــﯿــﺮﻩ ﻭ ﺗــَﻤــﺎﻡ ... ܓܨ آפֿـريـטּ تـﮧ ωــيـگـآرـهـآيمـ ـ ــ رـــآ בر شيشـﮧاــے
بعضیام هستن فک می کنن کین ، نه عموو !
من اسم تورو که می شنوم یه هفته بد شانسی میارم
چه برسه بخوام در موردت حرف بزنم !
حرف های دلم را هرگز کسی نمیفهمد ، فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید !
زنان قـــــــــوی
چه سخت است ،
الکـے تـراژدـے درسـت نـکنیـد . . .
اون نباشــﮧ یکیـو جـاش میـارـے . . .
تـو نبـاشـے یکیـو جـات میـارهـ . . .
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |